آیا علم روشنایی مزاحم است؟
نویسنده : بهزاد سید بیگلو
پدیده حیات و علم اگر با مدیریت منطقی مناسب آن پدیده در دو قلمرو (( آن چنان که هست و آن چنان که با نظر به استعدادها و نیروهای ذاتی آن ، می تواند باشد )) اداره نشود در معرض اختلالات ویرانگر و نابود کننده قرار میگیرد اگر نبوغ و شخصیت های سازنده انسان ها نیز به طور دقیق و منطقی اداره نشود نه تنها خود آن بیهوده به هدر می رود بلکه موجب زیان ها و خسارت های جبران ناپذیر نیز می گردد همچنان اگر علوم که از با اهمیت ترین دستاوردهای بشری که کمیت و کیفیت زندگانی فردی و اجتماعی وی می باشد مورد شناسایی و ارزشیابی و طبقه بندی از نظر اهمیت و از نظر روابط بین علوم قرار نگیرد قطعی است که نه تنها جوامع بشری از آنها بی بهره خواهد ماند بلکه ممکن است موجب خسارت و زیان نیز شود.
انسان صاحب نظری که در قضایای علمی مورد تحقیق خود ، با دقت نظر و علاقه وافر تلاش و تکاپو داشته باشد اگر با یک عده اصول پیش ساخته ، مغز و روان خود را محدود به چارچوب موضوعات و محمولات و روابط و پدیده های مربوط به آنها ننماید بدون تردید امکان آن را دارد که از شفافیت یا روابط ظریف قضایای علمی که مورد تحقیق و فعالیت فکری است به سوی عالیترین وکلی ترین قضایای عالم هستی حرکت صعودی نماید و بالعکس . این حرکت صعودی می تواند هم از میدان علوم طبیعی محض انجام گیرد و هم از قلمرو علوم انسان و هم از منطقه فعالیت های هنری.
یک حرکت علمی و تحقیقاتی پس از مشاهدات و شناخت های اولیه درباره یک سری مجهولات شروع می شود وقتی که این مشاهدات و شناخت ها تا حدودی چهره واقعیات برون ذاتی را برای انسان نشان داد انسان های آگاه و ژرف اندیش از این چهره واقعیات، یک حرکت صعودی را به عالم کلیات و مطلق های نسبی و سپس به طرف مطلق کامل را آغاز کنند.
اگر این حرکت خالصانه و صحیح انجام شود شهودی را درباره آن مطلق کامل احساس خواهند کرد اما اگر این حرکت ها خالصانه نباشد باید در نظر بگیریم که ضرر بی دقتی ها در بررسیها و تحقیقات علمی و یکجانبه نگری در قضایای علمی، کمتر از ضرر و اخلال گری های ناشی از بی توجهی و نادانی در منطقه علوم نخواهد بود بلکه از یک جهت می توان گفت بدان جهت که فلسفه علم مدعی پر سر و صدای علوم و اشراف به آن ها و ارزشیابی آنهاست لذا در صورت ارتکاب خطا در قضایای مربوطه به این فلسفه هم علوم و هویت و ارزشیابی آنها مختل می شود هم بر سرگردانی دانش ها افزوده می گردد.
آیا علم روشنایی مزاحم است دیدگاههای متفاوتی نسبت به وجود و عدم وجود علم وجود دارد پژوهش در هدف سازی و جهت دهی یک پروژه علمی نقش بالایی دارد تحقیقات و بررسی دقیق علوم در حوزه انسان ، نظریه های علمی بوجود می آورد که راه اصلی یک هدف را مشخص می کند پس معلومات علمی انسان ساختار اولیه و زیر بنایی یک اندیشه و تعقل را تولید می کند انسان در حال سکون نمی تواند هدف را مدیریت کند تعقل علمی همراه با تجربه ، علمی بوجود می آورد که با اهداف مشخص مدیریت هدف را بر عهده می گیرد.
عدم تولید علم می تواند انسان و اجتماع را بی هدف و سرگردان نماید لذا بی برنامگی در مسیر حیات انسان ، بن بست فکری و اجتماعی را به دنبال دارد و انسان را بیش از پیش در مجهولات عمیق تری فرو می برد در صورتیکه وجود علم مطلوب و اندیشه های حاصل از آن در اکثر مواقع برای رشد ، تکامل و زیست مطلوب است البته بهتر است تمامی علوم انسان ساز در مرحله اول در مراکز علمی مورد بحث و بررسی قرار گیرد تا هم ایرادات آن برطرف شود و هم جامعه از انحرافات احتمالی آن بدور باشد.
یکی دیگر از محاسنی که باید علم مطلوب داشته باشد باید بتواند محدودیت زمانی را بشکند و در تمام اعصار مفید باشد اندیشمندی که در زوایای مختلف تعقل می کند تولید کننده علمی است که پاسخگوی اجتماعات مختلف در زمانهای متفاوت است در این صورت است که یک تمدن علمی بوجود می آید و عوام و خواص را در خود می بلعد.
مدیریت در زمان به لحاظ محدودیت عمر انسان مسئله قابل توجهی است یک اندیشمند با مدیریت زمان است که می تواند بشر را هر چه زودتر از سرگردانی در مجهولات نجات دهد و به کمال مطلق نزدیک تر نماید.
سایت مطالعاتی ها